- به نظر شما اوضاع دینی قرقیزستان امنیت دارد؟
بنده از ارائه هرگونه نظر و دیدگاهی که میتواند تنش ایجاد کند؛ خودداری میکنم و نمیتوانم بگویم که در قرقیزستان تهدیدهای امنیتی وجود دارد؛ اما ریسکهایی وجود دارد که نیازمند توجه ویژه از سوی دولت وکارشناسان است. این ریسکها، ریسکهای بلندمدت است لذا ما باید درزمینه پیشگیری از رادیکالیسم و افراطگرایی کارکنیم.
در قرقیزستان تفاوت بسیار بین دینداران و افراد غیر دینی- سکولارها و نیز میان گروههای مختلف دینی مشاهده میشود. در داخل جامعه مسلمانان نیز تفاوتها و طبقهبندیهایی وجود دارد. کثرتگرایی دینی یک واقعیت است زیرا در جهان امروزی هیچ دولت تک مذهبی وجود ندارد. این ماه هستیم که چگونه بتوانیم با این واقعیت کنار بیاییم. آیا در آن تهدید و یا نکات مثبت خواهیم دید؟ زیرا دین وظایف سازندهای دارد. بسیاری از کشورهای امروزی تنوع فرهنگها و ادیان در جامعه را یک امتیاز و دستاورد میدانند. در این زمینه میبینیم که شرایط فعلی که در جامعه قرقیز فراهمشده است بعضاً از سوی جامعه این کشور درک نمیشود. برای نمونه، اختلافات بین گروههای دینی، رفتار با مبلغان دینی، مسئله کفنودفن، عدم پذیرش گروههای دینی کوچکتر در یک دین و ... این مسائل هم در جامعه و هم در دولت دیده میشود زمانی که دولت تلاش میکند شرایط مناسبتر برای عدهای از گروههای دینی فراهم نماید، دیگران این گروهها را تهدید میدانند.
آخرین ابتکار در قانون ادیان، افزایش تا ۵۰۰ نفر اعضای متقاضی ثبت یک سازمان دینی بوده است که در جامعه کارشناسان قرقیز بهعنوان تلاشی برای کنترل رشد سازمانهای دینی تلقی شده است. میتوان گفت که در شرایط فعلی رادیکالیسم نهتنها بهعنوان خطر افراطگرایی، افراطگرایی خشونتطلب و تروریسم بوده بلکه رادیکالیسم داخلی در جامعه یعنی عدم پذیرش تنوع دینی در قرقیزستان است.
از طرف دیگر ریسک افراطگرایی خشونتطلب نیز وجود دارد. هنوز نمیدانیم که چگونه میتوان این معضل را رفع کرد. در قرقیزستان افرادی متهم و محکوم به جرم افراطگرایی و تروریسم هستند. نیز افرادی هستند که از مناطق جنگی برگشته اند. چگونه باید با این قشر کارکرد؟ چه کسی روی ورود مجدد آنان به جامعه و همگرایی با مردم کار خواهد کرد؟
- سیاستهای دولت را در حوزه دینی چگونه ارزیابی میکنید؟
احتمالاً پاسخ بنده یکسویه به نظر برسد زیرا من یکی از مؤلفان مبانی سیاستهای دولتی در حوزه دینی بودهام. مبانی تصویبشده کارآمد است. طی سالهای اخیر جامعه جهانی و دولت توجه بیشتری به این مسئله دارد زیرا گرایشهای جهان در راستای مقابله با افراطگرایی خشونتطلب است. سازمانهای بینالمللی و غیردولتی فعال هستند. درمجموع تغییرات مثبت در این زمینه انجامشده است.
برای نمونه، مسئله کارشناسی دینی حلشده است. درگذشته این مسئله در تصمیمگیری دادگاههای کشور در خصوص ماده 299 (تحریک خصومت ملی، نژادی، دینی یا بینا دینی) قانون کیفری قرقیزستان تأثیر داشت. درگذشته هیچ تجربه لازم برای انجام کارشناسی وجود نداشته است. نه مبنای راه و روش و نه درکی از آنکه چه کسی باید این کارشناسی را انجام دهد وجود نداشته است. اکنون سازمان کارشناسی قضایی علائم و مظاهر رادیکالیسم و افراطگرایی را شناسایی خواهد کرد و این کارشناسی یک کارشناسی روانشناختی و زبانشناختی خواهد بود. متخصص دینی نباید به دنبال تشخیص نزاعهای قومی یا تبلیغ دینی باشد. این کار وظیفه زبانشناس است. اکنون کارشناسی جامع از با جذب زبانشناس، روانشناس و دینشناس برای تشخیص افراطگرایی انجام خواهد گرفت.
- تاکنون استنباطات و دیدگاههای خصوصی در خصوص موارد افراطگرایی اعلام میشده است؟
ما گزارشهای کارشناسی میگیریم تا یک دیدگاه جامع به دست بیاوریم. از طرف دیگر هیچکدام از قاضیان اعتراف نخواهد کرد که صرفاً بر مبنای این ارزیابی حکمی را صادر کرده زیرا گزارش ارزیابی تنها یکی از منابع لازم برای بررسی پرونده به شمار میرود و این قاضی است که تشخیص میدهد این گزارش را تائید یا رد نماید.
- شما پیشنهاددهنده درج درس تاریخ و فرهنگ ادیان در مدارس عمومی کشور هستید. اهمیت این مدارس در چیست؟
درج این درس در برنامه آموزشی مدارس بهعنوان یکی از اقدامات جامع میباشد. هدف اصلی معرفی سهم ادیان در توسعه فرهنگها و معرفی ظرفیتهای سازنده آن است. بهطور همزمان این درس شامل یک سری برنامههای لازم برای پیشگیری از گسترش افراطگرایی خواهد بود. تمام این برنامهها باید بهصورت مجموعه اقدامات اجرایی شود؛ زیرا نمیتوانیم ادعا کنیم که یک درس در هفته میتواند مسئله مقابله با افراطگرایی را حلوفصل نماید.
این سیستمی که مراکز دینی خود برنامه و محتوای آموزشی را تعیین میکنند درست است. دولت باید به موارد اجرایی و محتوای حقوقی مطالب رسیدگی کند.
- آیا سلفیگرایان خطری برای ثبات کشور ایجاد میکنند؟
چند سال اخیر سلفی گری را معضل و تهدیدی برای کشور قرقیزستان میدانند. در شوراهای کارشناسی نیز اظهار میدارند که سلفی گری برای قرقیزستان یک مشکل است؛ اما هیچکس نمیگوید چه راهحلی برای مقابله با این مشکل وجود دارد؟ به نظر من عدهای از سلفی گرایان رادیکال تهدید جدی برای قرقیزستان ایجاد میکنند.
دولت قرقیزستان از مذهب حنفی حمایت میکند. برای هر کس دین یک امر خصوصی است تا زمانی که بر حریم خصوصی دیگران تجاوز نکند و حق آزادی دین و مذهب افراد را نقض ننماید. در این خصوص جامعه باید خود ناظر و تنظیمکننده امور باشد. به اعتقاد بنده دولت با عدم کنترل بر گروههای فعال و رادیکال سلفی اشتباه بزرگی مرتکب میشود. برای من قابل توجیه نیست که در کشورمان فردی را برای نوشتن دو خط علیه یک مقام سیاسی به ایراد اظهارات افراطی محکوم و او را زندانی میکنند، درحالیکه دیگران مشغول تبلیغ دینی بوده مساجد را اداره میکنند و به طرفداری از عدم بردباری و نابرابری جنسیتی و نزاع دینی سخن میگویند. ما در این امر رویکردی دوگانه از سوی دولت میبینیم.
- این امر چه عواقبی میتواند داشته باشد؟
این امر باعث خواهد شد که وجود گروههای سلفی گری ممکن است بهعنوان یک امر عادی در جامعه تلقی شود. مردم به دولت اعتماد نخواهند داشت و اعتبار آن نزد مردم کاهش خواهد یافت.
- نظر شما در خصوص ترویج افکار و سیاستهای فتحالله گولن در قرقیزستان چیست؟
من هیچ تهدیدی در حضور گولنی ها در قرقیزستان نمیبینم. گولنیسم مشکل ترکیه است. همانطور که رئیسجمهور سابق کشورمان میگفت: ما ترکیه نیستیم! ازنظر دیدگاههای جامع، رویکرد به دین، رفتار با خانواده و بستگان و جامعه و سایر مسائل هیچ تناقضی با عقاید و افکاری که در جامعه قرقیز مرسوم و رایج شده است نمیبینم. در خصوص اعمال نفوذ و تاثیر سیاستهای گولنی در فرآیند سیاسی در قرقیزستان بهتر است نظر کارشناسان سیاست شناس را جویا شوید.
- بنیاد گسترش فرهنگ ایمان در حل مسائل مطرح چه نقشی میتواند داشته باشد؟
این بنیاد در زمینه موردنظر نقشی ایفا نمیکند. عنوان این بنیاد به آن معنی است که فقط یک دین مشخصی را تحت شعاع دارد. این بنیاد فعالیتهای گستردهای دارد. کارگاههای آموزشی و سمینارهای خوب برای روحانیون برگزار میکند. مشخص است که این بنیاد تأمین مالی کافی دارد اما کار آن شفاف نیست. به امامان کمکهای مالی میکنند اما این کمکها به زنان نمیرسد. آمار نشان می دهند که تعداد زنان در گروههای افراطی رو به افزایش است. برای نمونه مفتی کشور آذربایجان چهار معاون دارد که یکی از آنان خانم است. این اقدام در بسیاری کشورهای مسلمان رایج است اما در قرقیزستان هنوز جا نیفتاده است.
- آیا تاکنون فعالیت اداره مفتیات قرقیزستان را بررسی نمودهاید؟ این اداره چه مسائلی را هنوز حلوفصل ننموده است؟
اداره مفتیات قرقیزستان نهتنها یک سازمان دینی بلکه یک سازمان فوقالعاده بزرگ با شعب متعدد است. وظیفه مفتیات قرقیزستان متحد کردن مسلمانان کشور است ولی در عمل میبینیم که این اداره صرفاً حامی مسلمانان یک قوم و ملت و پیرو یک مذهب است. در مفتیات قومیتهای دیگر ساکن در قرقیزستان حضور ندارند و زبانهای ارتباطی دیگر به جزء قرقیزی در آن کاربرد ندارد. علت رایج بودن سلفی گری بین جوانان روس زبان شهرنشین چیست؟ علت آن این است که این جوانان اطلاعات را از سایتهای روس زبان دریافت میکنند. آنها به اسلام بهواسطه آن زبان دسترسی پیدا میکنند که به آن زبان تکلم میکنند. اداره مفتیات اطلاعاتی را به زبان روسی در اختیار مردم نمیگذارد و این از نواقص کار این اداره است. اداره مفتیات قرقیزستان نهادی نیست که به نمایندگی همه مسلمانان قرقیزستان فعالیت کند. جریانات و فرق مختلف در داخل اسلام وجود دارد و ما هر رفتاری نسبت به این گروهها داشته باشیم آنان باید در مفتیات نماینده داشته باشند. اگر هر مؤمن نماینده خود را در مفتیات ببیند به دیدگاهها و درخواستهای وی احترام خواهند گذاشت. متأسفانه دولت قرقیزستان این رویکرد را انتخاب نموده است که مفتیات باید بهتنهایی به کار خود بپردازد؛ اما واقعیت این است که فردا این انزوا ممکن است عواقبی منفی داشته باشد.
https://rus.azattyk.org/a/kyrgyzstan-aslanova-religion/29180683.html
۲۰/۰۴/۲۰۱۸
نظر شما